.
درباره ما
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

ای منجی گل، امام بی رنگ!
ای معنی آسمانی چنگ
ای آتش جان باده نوشان!
ای سعی و صفای می فروشان
ای یوسف لحظه های کثرت
دردانه ی آسمان وحدت!
در چشم غزال مست وحیران
در شورش مهر وماه و کیوان
در ساحل آبی ترانه
در شورش جان هر جوانه
در عطر کمند زلف مهتاب
هر بوسه ی لاله بر لب آب
تو شورش لحظه های نابی
در دفتر دل، تو آفتابی
ما چله نشین گرد راه ات
دُردی کش ساغر نگاه ات
در معبد گل ترانه خواندیم
با نام تو عاشقانه خواندیم
خواندیم تو را به هر بهانه
با شروه و شور عاشقانه
در موسم نغمه های باران
با ناز و کرشمه ی بهاران
خواندیم تو را که ما تو بودیم
در خانه ی لحظه ها تو بودیم
خواندیم تو را ترانه بارید
از آینه ها جوانه بارید
ما تشنه و تو زلال آبی
در ظلمت شب تو آفتابی
از آتش قلب پر زنورت
خورشید نشسته در حضورت
* * 
ما در ره تو شکستگانیم
آشفته تر از نسیم جانیم
از گل که شکفته در بهاران
یا دانه ی ریز و تند باران
از لاله و کوکب و شقایق
از ناز و کرشمه ی دقایق
از نور سپید بامدادی
با نغمه ی ناب مهر و رادی
احوال دل خراب ما پرس
یا از دلِ عشق از خدا پرس
گویند تو را که خستگانیم
دیدار تو را ترانه خوانیم
گویند زمین ز غصه افسرد
چشمان زمان ز گریه پژمرد



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟

من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است

خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند

من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم؟

راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر

عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟

ابرویت تیغ مصری ست که جان می طلبد

به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟

خواستم نام مرا هم بنویسند همین

سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا

فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

طی شد بهار عمر، بیا ای نگار ما

 

بنشین ز روی مهر، دمی در کنار ما

 

با آن که حاضری و حضورت همیشگی است

 

دیدار توست آرزوی چشم زار ما

 

از دشمنان چه زخم زبان ها شنیده ایم

 

و از دوست نغمه ی غم هجر ان یار ما

 

در سینه آتش است و به دل داغ دوریت

 

آقا بیا، بیا که شد از کف قرار ما

 

لبریز گشته کاسه ی صبری که داشتیم

 

از حد بسی گذشته دگر انتظار ما

 

بر روی قلب تک تک ما نقش بسته است

 

یابن الحسن(عج) تویی سند افتخار ما

 

دستان ما تهی و نداریم اعتبار

 

آقا بیا بیا که تویی اعتبار ما

 

آقا صفای هر دو جهان از وجود توست

 

نامت همیشه ورد لب است و شعار ما

 

آقا ببین که طاق شده طاقت همه

 

رفته ز کف ز دوری تو اختیار ما

 

دنیای ما سیاه تر از زلف تار توست

 

شد تیره تر ز ظلمت شب روزگار ما

 

ما را به یک نگاه اگر میهمان کنی

 

آن یک نگاه هستی و دار و ندار ما

 

سوی مزار ما گذری گر کنی ز مهر

 

گلشن شود به یمن قدومت مزار ما

 

—————



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , استغاثه+دعای معرفت امام زمان عج , ,
:: برچسب‌ها: دعا برای ظهور+طی شد بهار عمر ,
:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.
تقدیم میکنم سرو جان را ز فرط شوق 
گر بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان 
صد مرحبا بر آن که گرفته است توشه ای 
از روی دلربای تو یا صاحب الزمان 
آری صفای مجمع سوته دلان همه
 می باشد از صفای تو یا صاحب الزمان 
والله بر تمام سلاطین روزگار 
دارد شرف گدای تو یا صاحب الزمان
 بیگانه است با همه بیگانگان 
شد هر که آشنای تو یا صاحب الزمان 
مشمول لطف حق نشود آن کسی که نیست 
مشمول او دعای تو یا صاحب الزمان
 از ارتکاب هر عملی قصد عاشقان 
اول بود رضای تو یا صاحب الزمان 
شکر خدا که با همه بی لیاقتی 
های ماست جای تو یا صاحب الزمان 
ما را برای روز جزا زاد و توشه ای 
نبود مگر ولای تو یا صاحب الزمان 
کی می شود به دیده ما جلوه گر شود
 رخسار حق نمای تو یا صاحب الزمان 
کی از کنار بیت خدا می شود بلند 
آن صوت جانفزای تو یا صاحب الزمان 
بر این مریض جان به لب از درد افتراق 
کی می رسد دوای تو یا صاحب الزمان 
خود واقفی که « ملتجی » ات در تمام عمر 
دارد به سر هوای تو یا صاحب الزمان
--------------
http://ya-ali110.persianblog.ir/page/1
------------
صفای ضمیر

           تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی؟

                                           چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟ 

      اگر حجاب ظهورت وجود تار من است

                                       خدا کند که بمیرم چرا نمی آیی؟ 

          تو امر کن سر خود را بدست می گیرم

                                          ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟

        میان خلقت من با گل تو رابطه ای است 

                                     من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ 

         هوای دیدن سرداب غیبتت دارم 

                                    به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟

--------------

http://tamana1370.blogfa.com

----------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

چه دیده ها که دوخته به در شده ؛ نیامدی

چه عمرها ز دوریت به سر شده ؛ نیامدی 

چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب

چه چشمها که از غم تو تر شده ؛ نیامدی 

شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی

ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی 

بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان

اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی 

تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین

و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی 

صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما

ز دوری رخ تو خون جگر شد و نیامدی 

از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام

به حق مادری که منتظر شد و نیامدی 

------------

http://entezaresabz-313.blogfa.com/post/5

------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی